Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، رسیدگی به این پرونده از تیرماه سال ۱۴۰۰ آغاز شد. مردی با پلیس تماس گرفت و از بوی تعفنی که از خانه همسایه‌اش به مشام می‌رسید، خبر داد.

وی گفت: در همسایگی ما مرد تنهای ۴۲ ساله‌ای به نام محسن زندگی می‌کند. او وضع مالی خوبی دارد و مجرد است، اما چند روزی است از او خبری نیست و من و هیچ کدام از همسایه‌ها او را ندیده‌ایم و بوی تعفن عجیبی هم از خانه‌اش به مشام می‌رسد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ما نگران حال او هستیم.

با این تماس، مأموران کلانتری به خانه مجردی محسن در خیابان آیت‌الله کاشانی رفتند و پس از گشودن در با جنازه وی روبه‌رو شدند که شواهد نشان می‌داد چند روز از مرگش گذشته است. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان، ضربات متعدد قمه به گردن و پشت وی را علت مرگ اعلام کردند. 

اعدام ۳ متجاوز به نوامیس مردم در مؤسسه زیبایی در صبح | جزئیات اقدامات مجرمانه متجاوزان | شیطان‌صفت‌ها درس عبرت بگیرند! ردپای زن آشنا

مأموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی فهرست مکالمات تلفنی این مرد پرداختند و دریافتند همزمان با کشته شدن وی گوشی موبایلش نیز سرقت شده است. در بررسی تماس‌های تلفنی قربانی، مأموران به رابطه پنهانی وی با یک زن جوان به نام پرستو پی بردند و وی را ردیابی و بازداشت کردند.

پرستو که سعی داشت با دروغگویی‌، مسیر رسیدگی به پرونده را به بیراهه بکشاند، وقتی فهمید مأموران در بررسی فیلم ضبط شده در دوربین مداربسته ساختمان همسایه دریافته‌اند وی آخرین نفری بوده که خانه محسن را ترک کرده، لب به اعتراف گشود و به قتل مرد پولدار اعتراف کرد.

۳ روز در شکنجه‌گاه مرد پولدار

پرستو ۳۴ساله گفت: چند سال قبل از همسرم جدا شدم و همراه دخترم در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کردم. مدتی قبل در خیابان با محسن آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و رابطه دوستانه ما با هم شروع شد. من چند بار به خانه او رفتم اما او به موادمخدر معتاد بود و گاهی اوقات رفتارهای عجیبی از او سر می‌زد که باعث تعجبم می‌شد.

وی ادامه داد: آخرین بار که به آنجا رفته بودم محسن تحت تأثیر مصرف مواد مخدر حالت طبیعی نداشت. او دست و پایم را با طناب بست و بشدت کتکم زد. در مدتی که مرا حبس کرده بود، اجازه نمی‌داد از خانه‌اش بیرون بروم. او ۳ شبانه‌روز مرا شکنجه کرد تا اینکه برای نجات جانم قمه‌ای را که زیر تختخوابش پنهان کرده بود، پیدا کردم و در یک لحظه از فرصت استفاده کردم و قمه را از زیر تختخواب برداشتم و چند ضربه به او زدم.

فیلم‌های سیاه

وی ادامه داد: چون محسن در گوشی موبایلش از من فیلم و عکس تهیه کرده بود، گوشی موبایل را برداشتم. همان موقع با همسر سابقم تماس گرفتم و او با ماشین دنبالم آمد. در بین راه گوشی موبایل را شکستم و به داخل جوی آب انداختم.

به دنبال اظهارات این زن و بازسازی صحنه جرم برای وی به اتهام قتل و سرقت کیفرخواست صادر و پرونده‌اش به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه

در ابتدای جلسه، اولیای‌دم محسن درخواست قصاص را مطرح کردند، سپس پرستو روبه روی قضات ایستاد و اتهام قتل را پذیرفت.

وی گفت: من به امید شروع یک زندگی تازه با محسن آشنا شدم و به خانه‌اش رفتم، اما او رفتارهای عجیبی داشت. آخرین بار که به آنجا رفته بودم او ۳ شبانه‌روز مرا در خانه‌اش زندانی کرد و شکنجه داد. گمان می‌کنم او تحت تأثیر مصرف مواد مخدر دست به چنین کاری زده بود. او حتی می‌خواست مرا بکشد، به همین دلیل قمه‌ای را که زیر تخت قرار داشت بیرون آوردم و به او ضربه زدم.

این زن در حالی که سرش را پایین انداخته بود، ادامه داد: باور کنید اگر محسن را نکشته بودم، خودم کشته می‌شدم، چون او تحت تأثیر مصرف مواد مخدر دچار توهم شده بود و حال طبیعی نداشت. بارها به او التماس کردم دست از سرم بردارد و اجازه بدهد به خانه‌ام بروم اما قبول نکرد. او در این مدت دست و پایم را بسته بود و مرا بشدت کتک می‌زد.

وی درباره اتهام سرقت گوشی موبایل قربانی گفت: من دزد نیستم. چون چیزی از خانه محسن سرقت نکردم. او از من فیلم گرفته و در گوشی موبایلش ذخیره کرده بود. من برای از بین بردن عکس و فیلم‌ها گوشی موبایل محسن را برداشتم و سپس آن را شکستم و به جوی آب انداختم. من اتهام سرقت را قبول ندارم. من اگر دزد بودم می‌توانستم وسایل قیمتی خانه محسن را بدزدم.

وقتی قاضی درباره نحوه فرار وی سؤال کرد، او پاسخ داد: بعد از کشتن محسن ترسیده بودم. به همین دلیل با همسر سابقم تماس گرفتم. او دنبالم آمد و مرا به خانه برد. ما به خاطر دخترمان با هم در ارتباط بودیم و گاهی اوقات که می‌خواستم به میهمانی بروم او مرا به خانه دوستانم می‌رساند. آن روز هم فکر می‌کرد من در خانه دوستم میهمان بوده‌ام که دنبالم آمد. او اصلاً درباره ماجرای قتل چیزی نمی‌دانست، من هم حرفی به او نزدم.

سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت: موکلم ۳ شبانه‌روز در خانه این مرد زندانی بوده و برای نجات جانش و در دفاع از خودش مرتکب قتل شده است. بنابراین، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

کد خبر 771335 برچسب‌ها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم قتل قاتل حوادث ایران گوشی موبایل خانه اش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۳۰۸۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عجیب‌ترین بخشش در خوزستان: مقتول دستور بخشش قاتلش را داد

همشهری آنلاین - حوادث: یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی‌ می‌کرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماس‌های‌شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم می‌خورد. همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده می‌کرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل می‌گذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

برق طلا

آنطور که نزدیکان مقتول می‌گفتند از مدتها قبل یک نظافت‌چی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا می‌رفت و روز قبل پسر نظافت‌چی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافت‌چی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.

متهم در همان بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا می‌رفت. آن روز چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه ای کار کردم اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.

حکم قصاص

متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوان‌عالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.

شمارش معکوس برای قصاص

با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمی‌کرد. در دادسرا اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبه‌رو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.

چرا قاتل مادر را بخشیدم

میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری می‌گوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم اما به نتیجه ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل می‌کنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس آرامش می‌کنم.

کد خبر 847311 برچسب‌ها اهواز _ خوزستان قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • بخشش عجیب‌ در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • هیچ چیز جز گوشی موبایل لازم ندارید
  • ببینید | ماجرای اذان عجیب در جعبه سیاه
  • عجیب‌ترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ هیچ چیز جز گوشی موبایل لازم نیست
  • آموزش: ۸ ترفند ساده برای شارژ سریع‌تر گوشی
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!
  • عجیب‌ترین بخشش در خوزستان: مقتول دستور بخشش قاتلش را داد
  • ۶۷ درصد از زوجین جوان مشهدی باور دارند که همسرشان باید ذهن آن‌ها را بخواند
  • باورهای ارتباطی غلط تبدیل به پاشنه آشیل زندگی زوج‌ها شده است